نوشیدن چای، باز شدن سایتها، اینتر، کلیک، کپی پیست، سیو از و دانلود...
دانلود تصویری که عکاس برای ثبت آن زندگیاش را به خطر انداخته است.
دانلود موسیقی که نوازنده، ترانه سرا و خواننده فقط بخش بیرونی تولید آن هستند.
دانلود بازی مهیجی که اصلاً ممکن است نمونهی آن در بازار داخلی نباشد یا خیلی گران باشد.
دانلود فیلمی که همهی عوامل سازنده از راه تولید آن روزگار میگذرانند.
دانلود متنی که نویسنده برای نگارش آن عرق ریخته است.
نوشیدن چای و این دانلود لعنتی...
اول: موسیقی
ساحل، تو میدانی کپی رایت یعنی چه؟
«همین که باید اصل فیلمها و آلبومهای موسیقی را بگیریم. من خودم چون دوست دارم اطلاعاتی دربارهی هرچه گوش میدهم داشته باشم و روی آلبومها نام ترانهسرا و آهنگساز و تصویر خواننده هست ترجیح میدهم اصل آن را بخرم، ولی بعضی وقتها که دوست دارم آنها را روی موبایل بریزم اینها قفل شکن دارند، بعضی از دوستانم میبرند میدهند قفلش را میشکنند و روی کامپیوتر و موبایل میریزند.»
تا به حال فیلم یا آلبوم بیمجوز گرفتهای؟
«یکبار خواهر کوچکم نمیدانست، سر راه مدرسه یکی از این بیمجوزها را گرفته بود، مامانم گفت باید برویم نسخهی اصلیاش را بگیریم.»
دانلود بیشترین بلا را سر موسیقی آورده است. هر کسی که دسترسی به اینترنت داشته باشد، میتواند یک آلبوم مجاز موسیقی را که با صرف هزینهی فراوان تهیه شده، خیلی راحت با یک کلیک دانلود کند.
حالا که به پیمان کپی رایت نپیوستهایم، آیا هیچ قانون داخلی برای حمایت از آثار نداریم؟
دوم: بهانه
فقط ما نیستیم. آمارها میگویند روسیه و چین در صدر کشورهایی هستند که به کپی رایت احترام نمیگذارند.
آرژانتین، کانادا و هند هم سه کشور دیگری هستند که رتبه های سوم تا پنجم را به خود اختصاص دادهاند. الجزایر، اندونزی، رژیم صهیونیستی، پاکستان، تایلند، اوکراین و ونزوئلا هم در رتبههای بعدی هستند.
سوم:قانون
قانون حق تکثیر با حقوق انحصاری و امتیازات چاپ کتاب، در سال 1709 میلادی رسمیت یافت و قانون حق تکثیر در ایران مربوط میشود به قانون ثبت علائم تجاری که در سال ۱۳۰۴ تصویب شد و در سال ۱۳۴۸ قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان بهعنوان بدنهی اصلی حق تکثیر در ایران به تصویب رسید.
اما مهمترین قانون در این زمینه، به کنوانسیون برن معروف است که یک موافقتنامهی بینالمللی است برای حمایت از آثار ادبی و هنری که سپتامبر سال ۱۸۸۶ (شهریور ۱۲۶۵ شمسی) در شهر برن در سوئیس، منعقد شد و بر اساس آن، کشورهای امضاکنندهی معاهده، ملزم میشوند که آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را همچون آثار پدیدآورندگان تبعهی خود مورد حمایت کپیرایت قرار دهد.
قانون حق تکثیر در هر کشوری متفاوت است، در بعضی از کشورها اعلان حق تکثیر همراه با علامت حق تکثیر © باید استفاده شود تا آثار محافظت شوند.
اما ایران از سال ۲۰۰۱ عضو سازمان جهانی مالکیت فکری است و تابهحال تعدادی از پیمانهای مربوط به مالکیت فکری را پذیرفته است، ولی عضو کنوانسیون برن نیست.
حالا پس از 125 سال از آن تاریخ، از دولت خبر میرسد که لایحهی مستقلی برای پیوستن ایران به پیمان جهانی برن در دست بررسی است. در سال گذشته پیشنویس لایحهی جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هیئت دولت تقدیم شده است.
چهارم: مکتوب
از کلاس انشا شروع شد. متنی از یک کتاب و پاراگرافی از یک گزارش در یک مجلهی اینترنتی، چند خطی هم خودم اضافه کردم و در چند دقیقه انشا تمام شد. معلم نازنین ادبیات به من گفت که انشا؛ یعنی آفریدن، باید خودت تولید کنی و تمام شد، دیگر هیچ متنی را بدون نام نویسنده استفاده نکردم.
این را فاطمه میگوید.
پنجم: دیگر
عکاسی، مجسمهسازی، نقاشی و... همهی هنرهای معنوی که زاییدهی فکر هستند درگیر عدم رعایت کپیرایت و این دانلود لعنتیاند وگرنه آن روزها که کامپیوتر و دانلود نبود، این همه استفادهی گسترده و بدون اجازه هم نبود. مثلاً باید اصل عکس را میداشتی و در نهایت تنها راه تکثیر موسیقی، ضبطهای دو بانده بود.
و شاید در گذشتههای دور هم، پدران پدران ما میگفتند که اگر دستگاه چاپ نبود کپی هم نبود!
اینها برای این نیست که خیلی از آدمها فرهنگ داشتن این همه فناوری روز را ندارند؟
ششم: بازی
فقط هفت هنر درگیر نیستند. همین ماه گذشته مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای اعلام کرد که عدم رعایت حق کپی رایت بازیهای رایانهای خارجی، موجب شده این بازیها با قیمت ارزانتری نسبت به بازیهای رایانهای داخلی در بازار عرضه شوند.
بهروز مینایی، کشور کره جنوبی را مثال زده که هفت سال پیش، بیش از 90 درصد از کاربران بازیهای رایانهای در این کشور در ابتدا مصرف کنندهی محصولات خارجی بودند اما امروز و پس از برنامهریزیهای انجام شده، 90 درصد از کاربرانشان از بازیهای بومی کرهای استفاده میکنند.
هفتم: سینما
بخش عمدهی فیلمهای سینمایی پس از مدت زمان کوتاهی که از اکران آنها در سینماها میگذرد، در سایتهای به اشتراکگذاری فیلم به نمایش در میآیند. دستفروشها هم هستند و مردمی که از آنها تندوتند فیلمهای روز را با قیمت پایین میخرند و نمیدانند با این کار چه ضربهی محکمی به اقتصاد سینمای خودمان میزنند و شاید نمیدانند این هم یک نوع سرقت است.